skip to main
|
skip to sidebar
Falling in and out
۲۳ شهریور ۱۳۸۸
دختره کرِم دورِچشم و شبش رو زده،دستبند و انگشتر فیروزهاش رو دستش کرده که یادش نره،دلورودهی همهی حرفها رو ریختیم بیرون و رفته که بخوابه.
فردا دوشنبه است؛ روز "اگه بذارن ببینمش"ه.
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
دنبال کننده ها
بايگانی وبلاگ
ژوئیهٔ
(4)
ژوئن
(2)
مارس
(5)
اوت
(1)
ژوئیهٔ
(3)
آوریل
(2)
ژانویهٔ
(1)
اکتبر
(2)
اوت
(1)
ژوئیهٔ
(2)
ژوئن
(1)
مهٔ
(1)
مارس
(1)
دسامبر
(1)
نوامبر
(2)
دسامبر
(1)
نوامبر
(1)
اکتبر
(1)
سپتامبر
(1)
اوت
(1)
ژوئیهٔ
(3)
ژوئن
(4)
مهٔ
(3)
آوریل
(4)
مارس
(5)
فوریهٔ
(2)
ژانویهٔ
(6)
دسامبر
(8)
نوامبر
(10)
اکتبر
(13)
سپتامبر
(19)
اوت
(35)
ژوئیهٔ
(14)
درباره من
gitool
مشاهده نمایه کامل من